تکراری‌ترین گفتمان این روزهای مردم بوکان بحث مسکن است و اجاره‌ی سرسام آور آن. به لطف بنگاه‌های دلال، مسئولان بی‌تفاوت و مردمان طمع‌کار، ملکی که تا دیروز انبار علوفه بود، حالا خدا را بنده‌نیست و چند میلیاردی دارد معامله می شود. عجیب است که این افسار گسیختگی فقط در بوکان است؟

به گزارش مکریان بوکان آنلاین، تکراری‌ترین گفتمان این روزهای مردم بوکان بحث مسکن است و اجاره‌ی سرسام آور آن. به لطف بنگاه‌های دلال، مسئولان بی‌تفاوت و مردمان طمع‌کار، ملکی که تا دیروز انبار علوفه بود، حالا خدا را بنده‌نیست و چند میلیاردی دارد معامله می شود. عجیب است که این افسار گسیختگی فقط در بوکان است؟ چگونه است که در (مثلاً) خیابان فردوس‌غربی تهران آپارتمان ۱۳۲متری ۴میلیارد تومان معامله می شود و در بوکان آقایان، ملکی ۴۰میلیارد قیمت گذاری می‌شود؟ چگونه است که اجاره مغازه‌ی برِ خیابان در بانه و مهاباد و ارومیه دو میلیون و سه میلیون تومان است و در خیابان اصلی بوکان ۴۹میلیون تومان فقط اجاره می‌خواهند؟ چقدر بی‌در و پیکر باید باشد شهری که اجاره‌ی خانه اش هشت میلیون با پیش صد‌میلیونی باشد و در گران‌ترین نقطه‌ی ارومیه‌ی مرکز استانش‌ (شیخ‌تپه) سه میلیون!

 اجاره‌ی بها قانونی دارد. در تهران سالهاست بسته به موقعیت جغرافیایی، نوسازی و متراژ ساختمان قیمت گذاری شده است. در جمهوری خودمختار بوکان اما اولین عامل گرانی این است که صاحب‌ملک عشقش بکشد چقدر روی ملکش قیمت بگذارد.همین‌قدر بی در و پیکر! عامل بعد میزان نرخ تعیین شده توسط بنگاه‌های دلال منطقه‌ است.(بلا نسبت تعداد محدودی که شرافتمندند.) بنگاههایی که در آن چند نفر آدم بیکاری یازده ماه سال مشغول تخته‌نرد بازی هستند و نزدیک عید نوروز تبدیل به آدمخوار می‌شوند. عامل دیگر در افزایش اجاره مسکن در بوکان میزان بیکاری فرزندان صاحب ملک است. یعنی هرچه آقازادگان بیکارتر و علاف تر باشند اجاره بیشتر می شود. هزینه‌ی ولگردی ها و عیاشی های فرزندان آقایان را هم باید مستاجر بیچاره‌ بدهد.

اما راه چاره این بی‌در و پیکری چیست؟ هیچ. یعنی هیچ راهی ندارد. بی خود سرتان را درد ندهید که مسئولان کاری برایتان نمی‌کنند. نه که نتوانند، نمی‌خواهند. مسئولان بوکان نهایت، شکایت بلدند و ناله کردن. با کارگر و رفتگر عکس بیندازند و حقوق همان کارگر را ماه‌ها نپردازند. غیر از کانال #بوکان_آنلاین و چندین ماموستای مسجد صدای کدام مسئولی در‌آمده است؟ در کدام جلسه‌ی فرمانداری یا شورای شهر و سایر ارگانها مصوبه ای #لازم‌الاجرا برای معضل اجاره تصویب شده‌است؟ دلالی بنگاه‌ها و کوتاهی مسئولان و بی درو پیکری شهر باعث شده مالکان فکر کنند از عرضه‌ی‌ پدرانشان ملکشان هر سال یورتمه می رود. حق هم دارند. وقتی دغدغه‌های کودکانه‌ی مسئولانمان زیپ لاین و پل شیشه ای باشد، در باید هم بر این پاشنه بچرخد. آخر در هجوم بیکاری و اعتیاد و معضل مسکن و فساد‌اجتماعی و بدمستی‌ها و چاقوکشی‌های هر روزه و باتلاق فقر این شهر، کدام دل خجسته‌ای زیپ لاین می خواهد؟ آقایان مسئول؛ شهر مهاجر پذیر با انبوه آدمهای معلق در زندگی‌ روزمره‌شان #کار می‌خواهد نه پل معلق. نکشید ما را با این برنامه‌هایتان، حضرات توریست‌پذیر!

 اصولاً در بوکان مالکان دو دسته بیشتر نیستند. دسته‌ی اول شرافتمند و باانصاف. اجاره‌ی معقول و منصفانه‌ای می‌گیرند، پول پیش را حرام می‌دانند و به‌قول استاد «لقمان‌توتونچی» اجاره‌ی مال می‌خواهند نه اجاره‌ی جان. دسته‌ی دوم بی انصافند. یعنی همین‌هایی که خدانشناسی‌شان صدای مردم را در آورده است. هیچ اسم دیگری ندارد. خدا را شکر بلد نیستند بخورند و بپوشند و هرچقدر مردم را بچاپند عین گدا می‌گردند و همیشه محتاج لقمه نانی، عوعو می‌کنند.

چند سال پیش علیرغم اعتقاد به اینکه اقتصاد دستوری نیست به مسئولان شهر گفتم بنگاه‌ها را مکلف کنند هیچ قرارداد بالای (مثلا بیست درصد) بیشتر نسبت به سال قبل را ننویسند. نه در خرید و نه در اجاره. بسیار ناراحت شدند. چرا؟ چون خودشان ذینغع ماجرا هستند و همگی‌شان چندین خانه و مغازه دارند که به قیمت خون اجاره داده‌اند. رسول خدا فرمود: «هر آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند.» واقعا شما پیرو آن پیامبرعزیز هستید و و به کتابش قسم خورده‌اید که حافظ منافع مردم باشید؟

جماعت مالک گران‌فروش اما یک نکته را نمی دانند. گرانی،گرانی می‌آورد و دودش به چشم خودشان فروخواهد رفت و این باتلاقی را که ساخته‌اید همه را با خود خواهد بلعید. مردمان کم بضاعت چیزی برای از دست دادن ندارند اما شما و فرزندان لوس‌تان حیفید. توان شکستن و نداشتن و نخوردن ندارید.

 ختم کلام اینکه : «ازشیطان پرسیدند چه کسانی را بیشتر از بقیه دوست دارد. جواب داد دلالان. گفتند: چرا؟ پاسخ داد: چون من به دروغشان راضی هستم آنها روی دروغشان‌، قسم هم می خوردند…»

  • نویسنده : علی جاذبی