منوچهر جهانی ـ فیلم سینمایی «آتابای» براساس قصه‌ای از «علی‌اشرف درویشیان» به نام «عشق و کاه گل» ساخته شده است. نیکی کریمی، کارگردان و تهیه‌کننده در این فیلم فضای جدیدی را در فیلمسازی تجربه کرده است.

فیلم سینمایی «آتابای» براساس قصه‌ای از «علی‌اشرف درویشیان» به نام «عشق و کاه گل» ساخته شده است. نیکی کریمی، کارگردان و تهیه‌کننده در این فیلم فضای جدیدی را در فیلمسازی تجربه کرده است. لوکیشن‌های جغرافیایی بومی و زیبای دشت‌های منطقه خوی در استان آذربایجان غربی نزدیک منطقه وان در مرز ترکیه و هم‌چنین روایت خلاقانه داستان، صحنه‌های چشم‌نواز و لحظات ناب و شاعرانه فیلم، همگی حس‌های عاشقانه‌ای را به تماشاگر منتقل می‌کند که کم‌تر در فیلم‌های آپارتمانی و امروزی به چشم می‌خورد.

فیلم «آتابای» نقطه عطفی در سینمای نیکی کریمی به عنوان یک زن فیلمساز است که توانایی‌های خود را نشان داده و با پنجمین فیلمش به یک نوع سینمای تغزلی و شاعرانه رسیده و وارد مرحله دیگری از فیلمسازی شده است. او در فیلم‌های قبلی‌اش مثل «یک‌ شب» و «سوت پایان» یا مستند «داشتن و نداشتن» که در مورد نازایی زنان بود، نگاهی اجتماعی داشت. در قصه «عشق و کاه‌گل» جوانی که در خانه‌ای اعیانی در کرمانشاه کارگری می‌کند، دلبسته دختر بزرگ آن خانواده می‌شود؛ دختر هم همین‌ طور. اما با تمام شدن تابستان، دختر او را ترک می‌کند و می‌رود؛ پس جوان می‌ماند و غم و یک پاییز سرد. همین داستان، ایده اصلی قصه این فیلم و نگارش فیلم‌نامه «آتابای» شده است.

«آتابای» برشی از زندگی یک مرد سنتی است، کاظم/«آتابای» شخصیت اصلی داستان که نامش برگرفته از عنوان فیلم است. فیلمی کاملا زنانه که شخصیت اصلی‌اش مرد است. نگاه ناتورالیستی و همسانی آدم‌ها با طبیعت در فیلم کاملا عینیت پیدا کرده و تطابق آن با شخصیت‌های قصه، فیلم را دلنشین کرده است. نماهای لانگ‌شات چشم‌گیر در فضاهای بکر و ساده فیلم و فیلمبرداری خلاقانه آن با ترکیب‌بندی فریم‌ها، حرکت دوربین، بهره‌برداری از نور و طراحی صدا در سبک زیبایی‌شناسی این نوع سینما که در فیلم‌های «عباس کیارستمی» بسیار دیده‌ایم، در کنار موسیقی دلنشین «حسین علیزاده» مهارت و قابلیت‌ها و نوع نگاه و شیوه بیان هنرمندانه کارگردان را نشان می‌دهد.

بازی‌های خوب بازیگران از نقاط قوت فیلم است. شخصیت‌های زن فیلم همگی قوی هستند. خیلی مصمم می‌دانند چه چیزی می‌خواهند و هر کدام کهن‌الگوهایی هستند که پرده از جنبه‌ای پنهان از شخصیت آتابای برمی‌دارند و آن را هویدا می‌کنند. آتابای نگاه مردسالارانه دارد، اما زن‌های مغرور مقابلش می‌دانند چه می‌خواهند و ارزش و شخصیت خودشان را می‌شناسند. آن‌قدر که مردهای فیلم در پی هویت‌شان هستند، تکلیف زن‌ها مشخص است و می‌دانند چه می‌کنند. اما در مقابل تکلیف مردها مشخص نیست. انگار دنبال هویت گمشده‌ای هستند، با وجود این‌که جامعه همیشه می‌خواهد نشان دهد هویت مردها هویتی باثبات و شفاف است.

  • نویسنده : منوچهر جهانی