این‌روزها ورزش استان کردستان حال و روز خوشی ندارد و استعدادهای ورزشی نیز در اثر بی‌تدبیری و وجود مدیران سهل‌انگار می‌سوزند. به گزارش موکریان بوکان آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، کلیدواژه تدبیر را در طول سال‌های اخیر بسیار شنیده و خوانده‌ایم، واژه‌ای که ظاهر و مفهوم آن نیز بسیار واضح و پرمعناست – به […]

این‌روزها ورزش استان کردستان حال و روز خوشی ندارد و استعدادهای ورزشی نیز در اثر بی‌تدبیری و وجود مدیران سهل‌انگار می‌سوزند.

به گزارش موکریان بوکان آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، کلیدواژه تدبیر را در طول سال‌های اخیر بسیار شنیده و خوانده‌ایم، واژه‌ای که ظاهر و مفهوم آن نیز بسیار واضح و پرمعناست – به عاقبت کاری اندیشیدن – این کلمه همچنان که از مفهوم آن پیداست در حوزه مدیریت و به طور خاص برای مدیران سازمان‌ها و ارگان‌ها و یا هر فردی که سرپرستی و مدیریت مجموعه کوچک یا بزرگی را بر عهده دارد، بار معنایی بیشتری دارد.از مقدمه و حاشیه کم کنیم و به اصل مطلب بپردازیم؛ ابتدا از یک سؤال اساسی آغاز کنیم و آن هم این که تدبیر مدیریت ۷ ساله ورزش کردستان در قبال جامعه ورزشی، فضاها و منابع مادی و مالی این استان چه بوده و به چه نتیجه‌ای رسیده است؟ و اینک پاسخ آن در چند بخش و البته بدون جانبداری و تنها بر پایه یک نظریه کارشناسی ارائه خواهد شد.

توسعه ورزش همگانی، افزایش مشارکت افراد و خانواده‌ها در فعالیت‌های ورزشی، فراهم کردن بستر و فضاهای استاندارد و به روز برای انجام فعالیت بدنی و … از جمله وظایف اصلی و محوری اداره‌کل ورزش و جوانان است، امر مهمی که در صورت تحقق آن، اولین تأثیر خود را در کاهش آمارهای ناشی از بروز و ظهور آسیب‌های اجتماعی و اعمال مجرمانه نشان می‌دهد.

در این خصوص می‌توان بدون مراجعه به نتایج تحقیقات و پژوهش‌های محققین بومی و غیربومی که خود پرده از موانع موجود در این خصوص برداشته‌اند و تنها با مشاهدات میدانی در شهرهای مختلف استان به خوبی متوجه رکود و یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت ثابت ماندن آمارهای رسمی و غیررسمی مشارکت مردم در فعالیت‌های ورزشی شد.

از طرف دیگر، این آمارها را می‌توان با توجه به رشد جمعیتی استان تحلیل کرد. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ استان کردستان جمعیتی در حدود یک میلیون و چهارصد هزار نفر و در سال ۱۳۹۵ این تعداد به عدد یک میلیون و ۶۰۳ هزار نفر رسیده، حال در سال ۱۳۹۹ با وجود آمارهای غیررسمی، این استان در حدود یک میلیون و ۹۰۰ هزار نفر جمعیت شهری و روستایی را در خود جای داده است.

با توجه به این ارقام و اعداد رشد آمارهای مشارکت کردستانی‌ها در فعالیت‌های ورزشی چندان محسوس نیست. سندیت این مطلب به مجمع انتخاباتی بهمن ماه ۱۳۹۱ ارتباط پیدا می‌کند، در آن جلسه رئیس هیئت پزشکی ورزشی استان ضمن بیان این مطلب که آمار ورزشکاران سازمان یافته کردستان در سال ۸۸، ۳۹ هزار نفر بوده، اعلام کرد که در سال ۱۳۹۱ این عدد به رقم ۵۴ هزار و ۹۷ نفر افزایش پیدا کرده است.

اگر آمار حدوداً ۵۵ هزار نفری را برای آغاز به کار مدیریت فعلی ورزش استان در نظر بگیریم، تا تابستان امسال آمار ورزشکاران استان رقمی در حدود ۶۵ هزار نفر را نشان می‌دهد، به عبارت دیگر در طول ۷ سال حدود ۱۰ هزار نفر رشد جمعیتی ورزشکار سازمان یافته را شاهد بوده‌ایم که با مقایسه افزایش ۱۵ هزار نفری در طول سه سال (۱۳۹۱-۱۳۸۸) به خوبی می‌توان نتیجه گرفت که ما در زمینه رشد جمعیت ورزشی موفقیت چندانی به دست نیاورده‌ایم و با لحاظ کردن رشد جمعیتی استان، حداقل تعداد نفرات بیمه شده ورزشی این استان می‌بایست بیشتر از ۸۰ هزار نفر می‌بود یعنی حداقل ۵ درصد کل جمعیت استان، آن هم بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۵ و نه جمعیت استان در زمان حال حاضر؛ که چنین موردی با در نظر گرفتن آمار ۶۵ هزار نفری و ادامه بی‌تدبیری و مدیریت ضعیف در حوزه ورزش همگانی، چنین افزایشی را فعلاً نمی‌توان متصور بود!

نبود برنامه و مدیریتی واحد و منسجم در حوزه ورزش همگانی سازمان ورزش استان به‌عنوان یکی از بال‌ها و وظایف محوله اصلی این سازمان، عدم ترسیم نقشه راهی برای هیئت‌های زیر پوشش اداره ورزش همگانی، جذب و افزایش نفرات ورزشی خود و از همه مهم‌تر عملکرد ضعیف و غیرقابل دفاع هیئت ورزش‌های همگانی استان با وجود اذعان مدیریت ورزش استان در مجمع انتخاباتی سال گذشته، به چنین موضوعی، خود از جمله دلایل به بن بست خوردن توسعه ورزش همگانی و در باتلاق ماندن این مقوله مهم در ورزش کردستان است.

طلایی شدن ورزش قهرمانی کردستان همچنان در رؤیاورزش قهرمانی استان کردستان نیز حال و روز خوشی ندارد و بارها در رسانه‌های مختلف در این خصوص بسیار گفته و نوشته شده اما استعدادهای ورزشی در اثر بی‌تدبیری و وجود مدیران سهل‌انگار سوختند و می‌سوزند.دو دوره بازی‌های آسیایی ( ۲۰۱۴ اینچئون و ۲۰۱۸ جاکارتا) و المپیک ۲۰۱۶ ریو در دوران مدیریت فعلی ورزش کردستان برگزار شده که ورزشکاران کردستانی به نسبت توانایی و قابلیت‌هایی که در آن‌ها سراغ می‌رفت سهمی بسیار ضعیفی آن هم در جاکارتا با داشتن یک سهمیه واقعی- را به خود اختصاص دادند.

آیا همین عدم حضور در مهم‌ترین و معتبرترین آوردگاه‌های ورزشی جهان و آسیا، نمی‌تواند دلیلی بر رکود و رفتن زیر خط صفر ورزش قهرمانی کردستان دانست؟ البته اگر المپیک توکیو را هم محاسبه کنیم که باید از واژه اسفناک برای حال و روز ورزش استان در این مقوله استفاده کرد و صد البته اگر این شرایط را با ورزش در استان‌های هم‌جوار و حتی استان‌های به ظاهر کم‌برخوردارتر از کردستان مقایسه کنیم که باز باید گفت ورزش قهرمانی در رؤیا و دیگر هیچ …!

تمرین در سالن مخروبه و فاقد امکانات/ موی‌تای‌کارانی که در کامیاران به امان خدا رها شده‌اندهر چند مدیریت ورزش استان حضور تیم‌های مختلف در قالب باشگاه را عملکرد مثبتی در ورزش قهرمانی می‌داند و این حضور شاید در برخی رشته‌های انفرادی موجب کسب عناوین قهرمانی شده باشد، اما برآیند این قهرمانی در تیم‌های ملی و فیکس شدن ورزشکاران ما چه بوده است؟ و مهم‌تر این که احساسی و بدون پشتوانه عمل کردن در حمایت میلیاردی از برخی تیم‌های ورزشی چه عایدی برای ورزش کردستان داشته و یا خواهد داشت؟

چاره‌ای نداریم جز این که باز بگوییم عدم ارتقای ورزش قهرمانی استان به دلیل نبود برنامه و خلق‌الساعه‌ای عمل کردن مدیران ورزش کردستان اتفاق افتاده است در حالی‌که طرح‌ریزی پروسه استعدادیابی به صورت علمی، دقیق و واقع‌بینانه، برنامه‌ریزی و صرف هزینه بر روی ورزش‌ها و یا ورزشکاران دارای استعداد و توانایی قهرمان شدن و عبور از مراحل سخت و دشوار در این بُعد از ورزش، تمرکززدایی و توزیع عادلانه اعتبارات مالی به تمامی نقاط استان در پرورش قهرمانان، تجهیز و به‌روزآوری پایگاه قهرمانی و ایجاد شعبه حداقل در دو شهرستان مستعد، تشکیل کمیته‌های فنی و مطالبه‌گری از آنان برای ارائه برنامه جهت ارتقای سطح فنی ورزشکاران و مربیان و رصد مراحل تمرینی و رقابت‌های مختلف ورزشی و ارائه گزارش‌های ماهانه و رفع نقاط ضعف به اداره‌کل، میزبانی اردوها و مسابقات ملی در رشته‌های مستعد و المپیکی و … از جمله راهکارهایی است که می‌توانست و یا می‌تواند به عبور از تونل تاریک ورزش قهرمانی کردستان و رسیدن به ابتدای مراحل پیشرفت و ارتقای آن کمک شایانی کند.

پیگیری و به بهره‌برداری رساندن پروژه‌های ورزشی که در قبل از دوران مدیریت فعلی ورزش استان مصوب شده بود، تنها اقدام مؤثر مدیرکل فعلی ورزش‌وجوانان در استان کردستان در طول ۷ ساله دوران مدیریتش می‌تواند محسوب شود. از حق نگذریم، او در این مورد با پیگیری‌ها و رایزنی و گرفتن ارتباط با مسئولان ارشد استانی و کشوری سعی در به اتمام رساندن اکثر پروژه‌های نیمه تمام داشته که گل سر سبد و برگ برنده وی نیز اتمام و به مرحله بهره‌برداری رساندن سالن شش هزار نفری مجموعه ورزشی ۲۲ گولان که از ۱۵ سال قبل کلنگ آن به زمین زده شده، است.هر چند پاسخ به این سؤال مهم که آیا اماکن و فضاهای ورزشی مربوط به سالیان قبل از جمله استخرهای دیواندره و دهگلان، زورخانه کامیاران و تعدادی از سالن‌های سرپوشیده ورزشی که تا کنون و در دوران مدیرکل فعلی ورزش به افتتاح رسیده، در آینده مشکل تأسیساتی و یا سخت‌افزاری خواهند داشت یا خیر، هنوز در هاله‌ای از ابهام است، که اگر چنین موردی را شاهد باشیم، این فرضیه که تعجیل مدیرکل ورزش و جوانان استان و رد برخی پیشنهادات کاربردی پیمانکاران و مهندسین فنی اداره‌کل مبنی بر ساخت و تجهیز اساسی و استانداردسازی تعدادی از پروژه‌های ورزشی کردستان، درست بوده و هدف تنها کار تبلیغی و بزرگ‌نمایی برگ برنده‌های فعلی مدیریت ورزش ما بوده است!

و اما اجحاف در حق ورزش سنندج را نیز بارها از سوی کارشناسان امر شنیده‌ایم، عدم توجه به ویترین ورزش کردستان همواره از دغدغه‌های جامعه ورزشی این شهرستان بوده که این مهم در بخش فضاهای ورزشی بیشتر خودنمایی می‌کند! هر چند بیشتر ورزشی‌های این شهر در محافل رسمی و جلسات غیررسمی با مدیران ورزش استان از گفتن واقعیت‌های پیش رو خودداری کرده‌اند، اما استخرهای حجاب و ملک‌نیا، زمین چمن‌های فوتبال، برخی سالن‌های چندمنظوره به اجاره رفته ماده ۸۸ که بدون نظارت و مدیریت به مرز نابودی رسیده از جمله مشکلات مشهود و عدم توجه مدیرکل ورزش استان به ورزش سنندج است.اما این پایان ماجرا نیست، معاوضه یکی از طلایی‌ترین و استراتژیک‌ترین فضاهای ورزشی شهر سنندج با فضایی اداری در خارج شهر را می‌توان از جمله مهم‌ترین شاهکارهای مدیریتی در ورزش کردستان در حال حاضر و در سال‌های آینده نیز دانست!استخر روباز خیابان طالقانی سنندج و فضای ورزشی موجود در این محل (مکان فعلی اداره ورزش و جوانان شهرستان سنندج) که از قدمت بالایی نیز برخوردار است و البته سال‌هاست در اثر بی‌توجهی مدیران سابق و حال به مخروبه‌ای کامل تبدیل شده بود، توسط مدیرکل فعلی ورزش استان با ساختمان گمرک استان و زمین‌های خاکی و بیشتر تپه‌ای خارج از شهر معاوضه گردید، تنها به این دلیل که بودجه‌ای برای احداث فضای ورزشی در این محل نداریم و باید به فروش برسد یا معاوضه کنیم.

فضایی که در قبال استخر و فضای ورزشی موجود در اختیار گرفته شده، برای ایجاد مجتمع رفاهی ورزشی می‌تواند مکان مناسب باشد اما اگر خواب‌هایی که جناب مدیرکل برای آن دیده به واقعیت تبدیل شود، چراکه احداث چندین فضای روباز و سرپوشیده ورزشی نیاز به بودجه‌های کلان دارد که یقیناً در شرایط اقتصادی فعلی و تا چندین سال بعد نیز، چنین اتفاق خوشایندی برای ورزش کردستان نخواهد افتاد.به زعم نگارنده، ابتدا اگر چنین معاوضه‌ای انجام شده برای ورزش کل استان بوده و نه تنها شهر سنندج، به عبارتی طلایی‌ترین فضای ورزشی سنندج به فضایی به تعبیر نگارنده «مسی» معاوضه شده که تا سالیان سال جامعه ورزشی این شهر از آن بهره‌ای نخواهند برد همان‌طور که از مجموعه ۲۲ گولان سنندج بعد از دو دهه بهره کامل و وافی نبرده‌اند!

آیا بهتر نبود مدیرکل فعلی ورزش استان که در حال حاضر از حمایت‌های رئیس سازمان استراتژیک مدیریت و برنامه‌ریزی استان و سایر مدیران ارشد استانی بهره می‌برند، ضمن حفظ فضای فعلی ورزش سنندج، ساختمان وابسته به گمرک و زمین‌های اطراف آن را نیز طلب می‌کردند و با استفاده از ارتباطات به مقدار فضاهای ورزشی استان بیشتر از تصمیم فعلی اضافه می‌کردند؟جامعه ورزشی استان به خوبی می‌دانند که یکی از مهم‌ترین امتیازات فضاهای ورزشی برای مخاطبین آن، دسترسی سهل و آسان آنان به مکان‌های ورزشی است، پس چرا باید بهترین فضای ورزشی در مرکز شهر را با چنین فضایی با فاصله چندین کیلومتری خارج شهر تعویض کرد؟آیا با وجود طلایه‌دار بودن دستگاه ورزش در اجرای ماده ۲۷ و خصوصی‌سازی برخی پروژه‌های ورزشی استان، این امکان هم نبود که چنین فضای مهم ورزشی سنندج از این طریق برای جامعه ورزش این دیار با داشتن تاریخچه و قدمت نزدیک به یک قرن باقی می‌ماند، آیا به عاقبت و پایان کار اندیشیده‌اید!؟