به جای لعنت فرستادن، چراغ عقل را پیش پای سیاست برافروزید

رئیس جمهور گفت: “مردم برای کمبود و مشکلات اگر می‌خواهند لعن و نفرین کنند، این لعن و نفرین آدرسش کاخ سفید در واشنگتن است، کسی به مردم آدرس اشتباه ندهد.”یکی از نمایندگان مجلس، نیز از تریبون رسمی مجلس و با فریاد گفت: ” آقای رئیس جمهور که خودت را مخفی کردی آیا می‌دانی مردم می‌گویند خدا روحانی را لعنت کند؟”

یکی از مشخصات سیاست غیرعقلانی، سیطره‌ی احساسات بر عرصه‌هایی است که باید عقل، زمام‌داری کند. وقتی خورشیدِ خرد، غروب می‌کند، بازار لعنت‌ها و درودها فزونی می‌گیرد. سیاست، صحنه‌ی محاسبات عقلانی و خرد هوشیار است نه احساساتی که این چنین فوران می‌کند.

یکی لعنت را به سمت امریکا روانه می‌کند، دیگری به سمت رییس‌جمهور. تفاوتی میان این دو نیست.

هر دو، سیاست را از درون تهی کرده و به جای آن هیجان نشانده‌اند؛ و این همان روندی است که چند دهه گریبان کشور را رها نمی‌کند و اندیشیدن به مصالح و عمل کردن بر اساس منافع را در تنگنای احساسات قرار داده و به جای آن قارچ سمی هیجان‌های تاریک را نشانده است.

چند دهه است که فریاد لعنت‌ها و مرگ گفتن‌ها بر این و آن، و درود بر این و آن، سیاست را به سقوط کشانده است.

لعنت‌هایی که به هر سو روانه می‌شوند تا موتور تنفر را به حرکت درآورند. آن چه در صحن و سرای سیاست دیده می‌شود، شعارهایی است که چند دهه از سرابِ مرگ گفتن به این و آن سیراب می‌شود.

لعنت گفتن چه سود دارد؟ به جای لعنت فرستادن به این و آن، چراغ عقلانیت را بر تارک سیاست برافروزید تا پای مصلحت و سیاست، این چنین در چاله‌های هولناکِ رنج، فرو نرود و نشکند.

آقای رئیس جمهور و آقای نماینده، شما آن بالا نشسته‌اید تا راهی برای کاهش آلام و رنج‌های مردم بیابید و برای بینوایی مردم کاری کنید، نه این که به این و آن لعنت بفرستید.

آیا می‌دانید لعنت فرستادن، کارِ عاجزان تاریخ است؟ کسانی که نمی‌توانند و عجز دارند از این که مشکلات‌شان را حل کنند، به دیگران لعنت می‌فرستند.

اینان به جای آن که به سرپنجه‌ی تدبیر و محاسبه‌گری و با تکیه بر دانش و علم، گره ای را بگشایند، گره‌ بر گره، رنج بر رنج و تاریکی بر تاریکی می‌افزایند.

سیاست اگر نتواند گریبان خود را از لعنت‌ها و درودها برهاند، و اگر نتواند عقلانیت را پیشه‌ی خود سازد، جز ویرانی به‌بار نخواهد آورد.

  • نویسنده : علی زمانیان