به گزارش مکریان بوکان آنلاین، دکتر جاسم منوچهری استاد دانشگاه، کارشناس و فعال حوزه ورزش با انتشار یادداشتی علت توسعه نیافتگی در ورزش ایران را تشریح کرده است. متن این یادداشت به شرح ذیل است: علاقه‌مندان علم مدیریت بهتر از این حقیر می‌دانند که نقطه عطف نظریه‌پردازی نوین علم اقتصاد به همت اِسمیت با انتشار […]

به گزارش مکریان بوکان آنلاین، دکتر جاسم منوچهری استاد دانشگاه، کارشناس و فعال حوزه ورزش با انتشار یادداشتی علت توسعه نیافتگی در ورزش ایران را تشریح کرده است.

متن این یادداشت به شرح ذیل است:

علاقه‌مندان علم مدیریت بهتر از این حقیر می‌دانند که نقطه عطف نظریه‌پردازی نوین علم اقتصاد به همت اِسمیت با انتشار کتاب ثروت ملل و نیز نقطه عطف نظریه‌پردازی نوین علم توسعه به همت میردال با انتشار کتاب فقر ملت‌ها (دِرام آسیایی) به دهه‌ی ۱۹۵۰ میلادی بازمی‌گردد.

دو نگاه مقابل هم، که یکی دلایل ثروتمند شدن را جستجو می‌نمود و دیگری دلایل فقیر ماندن “را. میردال” معتقد بود خرافه‌پرستی علت اصلی توسعه‌نیافتگی در هندوستان بود. او در مثالی در دِرام آسیایی می‌گوید: بیماری را تصور کنید که هر دو کلیه خود را از دست داده و علائم حیات هم تقریباً ندارد.

پزشک او تشخیص می‌دهد که باید پیوند انجام شود هرچند که مسائل اعتقادی مردم هم آن را نپذیرد. آزمایش‌های متعددی هم برای وی پیش از عمل انجام می‌شود و تمامی شرایط بیرونی مهیای انجام پیوند می‌گردند. اما، سیستم ایمنی بدن ممکن است آن پیوند را نپذیرد.

در علم پزشکی برای رفع این مانع، سیستم ایمنی ضعیف می‌گردد تا پیوند موفقیت‌آمیز باشد. فراموش نکنیم که سیستم ایمنی را از بین نمی‌برند چون بدن انسان به آن نیاز دارد. تنها ضعیفش می‌کنند تا سلامت کامل فرد برگردد.

آن سیستم ایمنی در فرآیند توسعه، تمامی افراد و عناصری هستند که با تغییر مقابله می‌کنند (فقر را می‌طلبند). در مثال پیوند کلیه، پزشک تضمین نمی‌کند که با زنده ماندن آن بیمار، وی دزد یا قاچاقچی نشود چراکه این اتفاق ارتباطی به پیوند کلیه و زنده نگه‌داشتن بیمار ندارد.

در توسعه تنها اصلاح و بازسازیست که اهمیت پیدا می‌کند. اگر دیدید کشوری توسعه یافت و صنعت ورزش آن هم توسعه‌یافتگی را تجربه نمود، به دنبال تغییر در استفاده از ترکیب مدیران و برنامه‌ها، عدم اعتقاد به مسیر تکراری و تحول در دیدگاه‌های حاکم بر اداره آن سرزمین بروید چراکه خود را متوقف نگرانی حاصل از ریسک به‌کارگیری نسل جدیدی از مدیران نکرده‌اند و با موفقیت و عدم‌موفقیت “پیشگویی‌شده” آتی آنان براساس اصول و مفاهیم بنیادی توسعه کنار آمده‌اند.

لذا توسعه‌گراها نیک می‌دانند که فقر، فقر می‌آورد. یعنی چنانچه یک فقیر پول نداشته باشد (مانند فقدان مدیر توانمند در ورزش)، غذای خوب نخواهد خورد (مانند فقدان اقدام جدید و بنیادی در ورزش)، غذای خوب نخورد هم بیمار خواهد شد (مانند اداره معیوب ورزش کشور)، بیمار هم بشود توان کار نخواهد داشت (درجازدن دستگاه حاکمیتی ورزش) و بدین ترتیب فقیرتر (توسعه‌نیافتگی ورزش) خواهد شد.

  • نویسنده : دکتر جاسم منوچهری