اکران و پخش جهانی فیلم سینمایی «زالاوا» از ماه آینده در دوازده کشور جهان آغاز میشود. در آستانه اکران جهانی این فیلم سینمایی تیزر تازهای هم از این اثر منتشر شد.
فیلم داستانی «زالاوا» به کارگردانی «ارسلان امیری»، براساس فیلمنامه مشترک خودش و آیدا پناهنده و تهیهکنندگی روحالله و سمیرا برادری، با نگاهی تازه و تلفیقی از ژانرهای درام دلهرهآور، رازآمیز و عاشقانه با بازی نوید پورفرج، پوریا رحیمیسام و هدی زینالعابدین که ماجراهای آمدن جن به روستای زالاوا را به تصویر میکشد.
فیلم سینمایی «زالاوا» که توسط خانه فیلم پخش میشود، از روز هشتم تیر ماه ۱۴۰۱ در سراسر کشور روی پرده رفته و تاکنون منتخب سیوشش جشنواره بینالمللی همچون ونیز، تورنتو، روتردام، گوتنبرگ، کارلووی واری و … بوده است. «زالاوا» سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز، جایزه بزرگ هفته منتقدان فیلم ونیز و جایزه فیپرشی بهترین فیلم سه بخش افقها، هفته منتقدان و روزهای ونیز را از نگاه داوران فدراسیون بین المللی منتقدان فیلم، دریافت کرد. این فیلم سینمایی با کاندید شدن در ده رشته برای کسب سیمرغ بلورین و دریافت سه سیمرغ بلورین بهترین کارگردان فیلم اول (ارسلان امیری)، بهترین فیلمنامه (ارسلان امیری، آیدا پناهنده و تهمینه بهرام)، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (پوریا رحیمی سام) و دیپلم افتخار بهترین فیلمبرداری (محمد رسولی)؛ یکی از شگفتیهای سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر بود. همچنین نوید پورفرج، جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را از جشنواره دهوک از آن خود کرده و رشید دانشمند و امیرحسین قاسمی نیز برای «زالاوا» از چهاردهمین جشن بزرگ منتقدان سینمای ایران جایزه بهترین صدا را دریافت کردهاند.
«ارسلان امیری» پیش از این مستندسازی، فیلمنامهنویسی، تدوین و تهیهکنندگی را تجربه کرده و در نخستین تجربه فیلمسازی خود سراغ سوژهای رفته که در ژانر ترس و دلهره و همزمان فیلمی مردمنگارانه با خوانشی انتقادی که قصدش نقد بر تعصب و سنتهای کورکورانه درباره جن و تأثیرات آن است. «زالاوا» از نظر لغوی یک واژه مرکب است، زال در زبان کوردی به معنای پیر سفیدمو و آوا به معنای روستا و آبادی است.
در ساختار فیلم «زالاوا» از منظر فرم و مضمون میتوان یک مؤلفه کلی و بنیادین استخراج کرد که بر نوعی ثنویت و دوگانگی بنا شده است. این پارادوکس البته به معنای تناقض نیست، بلکه صورتبندی یک موقعیت دوگانه است که گویی پیام و مفهوم فیلم از همین دوسویه بودن برساخته میشود. از منظر ژانری ما با یک وضعیت بیناژانری مواجه هستیم که هم به ژانر ترس و دلهره نزدیک است و هم به ژانر عاشقانه متصل میشود. عناصر دراماتیک فیلم بر بنیاد یک دوگانگی قرار گرفته است و درنهایت از نقل جن به نقد جهل میرسد. شخصیتهای اصلی قصه نیز واجد این دوگانگی و کشمکشهای درونی برآمده از آن هستند.
از منظر شخصیتپردازی آمردان به عنوان یک نقش کلیدی، در این سیاه و سفید بودن، قطب شر و خیر بودن، متافیزیک و فیزیک بودن و در فضای این دوگانگی ایستاده است. آمردان به آن چیزی که میگوید، باور دارد. همین رویکرد کمک میکند تا سویه مقابل و متضاد شخصیت هم برجسته شود و این دوگانگی در خدمت رویکرد درام قرار میگیرد. از این دو قطب متضاد و برخورد و رودررویی در زالاوا به یک ستیزی میرسیم که این ستیز به یک درام و در نهایت به تراژدی ختم میشود و تراژدی تجربه آگاهی است. ماده خام و عصاره ایده، همین وضعیت دوقطبی و دوگانه است که همچون روحی به کالبد داستان دمیده شده است.
چیزی که فیلم زالاوا را با رعایت مصادیق سینمایی و عناصر بصری و گرافیکی به ژانر وحشت تبدیل میکند، زمانی است که باور و اعتقاد درون انسان دچار لغزش میشود، سپس آغشته به وحشت شده و به موقعیت و تجربه ترسناکی تبدیل میشود.
زالاوا یک مقطع زمانی عجیبی از برهمنمایی پشت سر میگذارد. در این فیلم کاراکترهایی وجود دارد که به نوعی میتوان گفت بازنمایی نگاه و تفکر جامعه است. کاراکتر آموسی در فیلم به نوعی مصداق این معناست. او در جایی بلند حرف میزند که حس میکند به اعتقاداتش توهین میشود. آمردان هم گویا در آن اتاقک از صنفش دفاع میکند و میگوید اگر از اینجا بدون جن بیرون بروم، اعتبار صنف من مخدوش میشود و هیچکسی دیگر به جنگیری اعتماد نمیکند.
از جمله ویژگیهای مهم زالاوا ارجاعات فرامتنی آن است که تصویر و روایتی مردمشناختی از قصه ارائه میدهند و در پس صورت قصه آن میتوان رد یک نقد اجتماعی به جهل و تعصب و عواقب فردی و اجتماعی آن در جامعه معاصر را پی گرفت.
قصه زالاوا فقط قابل تطبیق با دوره معاصر نیست، بلکه میتوان آن را به ادوار مختلف تاریخی ارجاع داد، چرا که انسان همواره درگیر اشکال مختلفی از جهل، خرافات و تعصب بوده و این قصه سر دراز دارد. این افسانه خیالی را که در فیلم میبینیم، در یک فضا و موقعیت رئالیستی روایت شده تا باورپذیرتر شود و در هر دوره و زمانی آن را احساس کرد. زالاوا در درون درامش واجد تاریخمندی و جفرافیاپذیری است، اما مفاهیم، موقعیت و پیام نهفته در آن امری فراتاریخی و جغرافیایی است تا انطباقپذیری بیشتری داشته باشد.
در آخرین پلان زالاوا، قهرمان فیلم در حالیکه اشک میریزد، رو به دوربین ایستاده، مستأصل و منفعل است که گویا چیز گرانبهایی را از دست داده است و همچنین نتوانسته چیزی را هم تغییر دهد که این تازه شروع آگاهی است. آگاهی به این که آیا راه دیگری بود که به این تراژدی ختم نشود؟ این آگاهی محصول ترسی است که تجربه کرده و ترس ضامن آگاهی است.
زالاوا به شیوههای مواجهه ما با ترسها و ناشناختهها میپردازد و این که این شیوهها به چه نتایجی ختم میشود؟ ماهیت قصه، تاریخ مصرف یا مصرف تاریخی ندارد و مفاهیم و مسائلی که در آن مطرح میشود، فراتر از انضمام تاریخی آن تعمیمپذیر است.
از نظر فرم و ساختار روایی، فیلم زالاوا به دلیل ایجاد یک موقعیت ترسناک، احساس وحشت را به مخاطب منتقل میکند. بر اساس خوانش حسی مخاطب، این فیلم بین ژانر کمدی یا ترسناک بودن تأویل میشود. زالاوا فیلم شبهوحشتی است که با کارگردانی «ارسلان امیری» فیلمساز خلاق کُردستانی، استاندارد و جذاب درآمده است و در این فضا و حس و حال یکنواخت و تکراری سینمای ایران، روح و هوای تازهای را به کالبد سینما دمیده است.
- نویسنده : منوچهر جهانی
Friday, 22 November , 2024