منوچهر جهانی ـ فیلم مستند «مائو» MAU به کارگردانی «بنجامین برگمان» و «جونو برگمان» در بخش پرتره بینالملل پانزدهمین دورۀ جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» در پردیس سینمایی چارسو تهران روی پرده رفت.
مدت زمان فیلم مستند «مائو» ۷۸ دقیقه بوده و با تدوینی حرفهای و خوب، دارای ریتم سریع و یکدستی است. مخاطب این فیلم احساس خستگی نمیکند و از ابتدا تا پایان با روایت جذاب آن همراه میشود. این مستند درباره مجموعه آثار خلاقانه و کارهای تأثیرگذار طراح حرفهای و مشهور جهان «بروس مائو» میباشد و به دستاوردهای واقعی او در این عرصهها میپردازد.
مستندی بلند به کارگردانی مستندسازان اتریشی بنجی و جونو برگمان که زندگی و حرفه مائو را ردیابی میکند، و بین توانایی منحصر به فرد او در حدس و گمان درباره آینده احتمالی ارتباط برقرار میکند. «بروس مائو» طراحی بزرگ در سطح جهانی است. «فرانک گری» در اوایل مستند MAU در مورد شخصیت او صحبت میگوید: «نکته خوب در مورد بروس مائو این است که من نمیدانم او برای امرار معاش چه میکند؟» ملموسترین اثر مکتوب او کتاب هنری S,M,L,XL در سال ۱۹۹۵ است که همکاری هزار صفحهای او با Rem Koolhaas است.
در جاهایی از این فیلم، همسر و همکار مائو، «بیسی ویلیامز» در موردش صحبت میکند و به لایههای کمتر شناخته شده شخصیت او نزدیک میشویم. فعالیتهای حرفهای این طراح همچون یک کمپین کوتاه مدت برای کوکاکولا برای «کمک به تفکر در مورد آینده پایداری به عنوان یک پلتفرم»، یک طرح ناتمام برای «بازاندیشی در مکه» برای بهبود تجربه زیارت و یک «جنبش بصری» برای توانمندسازی گواتمالا در فیلم به خوبی بررسی و معرفی میشوند.
در مجموع او برای «بازیابی توانمندی و رؤیاپردازی و تصور آینده» تلاش میکند. «بدیهی است که مائو در زبانی متخصص است که برای همگان معنایی ندارد. در مصاحبههایی که پایه و لنگر اصلی فیلم است، او از چاهی به ظاهر بیته از ضربالمثلهای مبهم و الهامبخش دوران نوجوانی در شهر خودش سر بر میآورد.
مائو خیلی رُک و صریح و راحت حرفهایش را میزند و میگوید: «تنها راه برای فراتر رفتن از هیاهوی رقابت این است که منابع خود را متمرکز کنیم.» «وقتی در طراحی شکست میخوریم، برای شکست طراحی میکنیم.» به نظر میرسد او واقعاً مهربان، متفکر و تخیلی است. او همچنین «۲۴ اصل برای طراحی و زندگی» خود را اعلام میکند. از جمله این که چگونه صحبت انگیزشی شیوه مورد علاقه مائو برای سخنرانی است.
مستند «مائو» تلاش میکند تا داستان زندگی او را به خوراکی الهامبخش تبدیل کند. مطمئناً تربیت او در دوران کودکی و نوجوانی دلخراش بوده است. او زیر نظر پدری بدسرپرست در یک شهر معدنی دورافتاده بزرگ شد و همین روایت که بر داستان فیلم تحمیل میشود، آن را پیچیدهتر و جالبتر میکند. تربیت خودش در شهر معدنی روستایی سادبری کانادا بود. مائو با جدیت در فیلم توضیح میدهد: «اولین پروژه طراحی من طراحی زندگی خودم بود. «با درک این که آنچه را که بود، نمیپذیرم و باید یک مورد جدید ایجاد کنم.» قبل از ترک تورنتو برای کالج، مائو هرگز سادبری را ترک نکرده بود، یک شهر معدنی نیکل که چشمانداز آن چنان به شدت توسط صنعت تغییر کرده بود که ناسا از زمین سیاه و مسموم شیمیایی برای آموزش فضانوردان برای مأموریتهای ماه استفاده کرد. تربیت مائو چیزی جز زشتی نبود: پدرش یک معدنچی و یک «دیوانه» خشن و الکلی بود.
این فیلم مستند همچنین چشم خود را بر روی منتقدان مائو نمیبندد، اما بر روی مواردی تمرکز میکند که لزوما درست نیستند. او در نقطهای میگوید: «مردم اغلب من را به خوشبین بودن متهم میکنند، و من هم این طور هستم. مائو پس از ناامید شدن از نمایشگاه سال ۲۰۰۴ خود در ونکوور با نام «تغییر عظیم: آینده طراحی جهانی» که بازدیدکنندگان را به هر دلیلی وارد عمل نکرد، تصمیم گرفت یک نمایشگاه دیگر را در سال ۲۰۱۹ با عنوان اقدام عظیم در چین راهاندازی کند.
اما «اقدام عظیم» دقیقاً چیست؟ همان طور که او میگوید، «این در مورد توانایی ما با هم است، وقتی مردم دور هم جمع میشوند و تصمیم میگیرند چیزها را تغییر دهند، قدرت آن واقعا بینظیر است. البته فیلم هرگز این توضیح را تکمیل نمیکند و ما هرگز متوجه نخواهیم شد، هدف او از این پروژه چیست؟ در هر صورت – در میان تنشهای دیپلماتیک بین کانادا و چین، اقدام عظیم لغو شد. مائو آن قدر مجذوب موضوع خود میشود که نمیتواند کاری را که انجام میدهد یا این که چرا مردم باید در وهله اول به او اهمیت دهند، مشخص کند.
در این فیلم مستند پرتره، زندگی و حرفه «بروس مائو» طراح برجسته کانادایی که کارش همچنان پابرجاست، با خوشبینی تازهای بررسی میشود و منجر به درسهایی برای همه ما میشود. وقتی طراح کانادایی «بروس مائو» برای کمک به تجسم مجدد آینده کشور به گواتمالا دعوت شد، به عنوان بروس معرفی شد که «قرار بود گواتمالا را دوباره طراحی کند». مقیاسی که او در آن به تغییر دیدگاه کشور کمک کرد، به همان اندازه بزرگ بود. گواتمالا در ابتدا توسط مردم بومی گواته نامیده میشد، اما اسپانیاییها بعداً مالا به معنای بد را اضافه کردند. اولین حرکت مائو اضافه کردن یک “a” بود که “Guate! بس است!» یا «عشق گواته». این شعار بخشی از یک کمپین بزرگتر برای تابش نور مثبت به کشور، نشان دادن افرادی بود که برای بهبود کشور خود تلاش میکنند و هزاران داوطلب را برای کمک به انتشار این پیامها جذب میکند. آنها در آخر هفته اول ۲۰۰۰۰ ثبت نام دریافت کردند. این تفکر سیستمی و مقیاس بزرگ و مردی که در پشت آن قرار دارد، تمرکز مائو است.
سفر شخصی مائو – فراتر رفتن غیر قابل تصور از دوران کودکی برای تبدیل شدن به طراح گرافیک برجسته جهان – یک خط داستانی قوی و قابل ربط ارائه میدهد که فیلم را ثابت میکند. مائو با الهام از نمایشگاه ۶۷ مونترال، یک حرفه طراحی طولانی را آغاز کرد. فهرست دستاوردهای او منحصراً چشمگیر است، از کتاب اصلی S,M,L,XL که مائو با همکاری نزدیک معمار هلندی Rem Koolhaas طراحی کرد تا هویت گرافیکی نمادین Zone Books.
در نهایت با گسترش دامنه فعالیت خود به انواع طراحی، او توسط برندهایی مانند MTV و Disney استخدام شد. برای کوکاکولا، مائو کمک کرد تا دوباره تصور کنیم که مسئولیت شرکت چه معنایی برای شرکتی دارد که بسیاری آن را بخشی از مشکل میدانند. او با رهبری آنان به عنوان کمک به جرقه یک تفکر جدید در سازمان آنها شناخته میشود.
هنگامی که از مائو خواسته شد تا شهر مقدس مسلمانان مکه را دوباره تصور کند، او به خلاصه پروژه خود پاسخ داد: بیایید برای ده سال آینده طراحی نکنیم، بیایید برای ۱۰۰۰ سال آینده طراحی کنیم. همه نمیتوانند به این مشکلات بزرگ طراحی فکر کنند. تماشای این فیلم با لحن و آهنگی شاد و آرام است که با انرژی دوستداشتنی مائو و آنچه او «خوشبینی مبتنی بر واقعیت» مینامد، سرگرمکننده است. او از بینندگان میخواهد که منفی بودن رسانهها را نادیده بگیرند و در عوض بر روشهای بیشماری که مردم در آن سوی مرزها، مذاهب و زبانها با یکدیگر همکاری میکنند، تمرکز کنند. وقتی اوضاع بد است و بدتر می شود، مردم کاری را انجام می دهند که منطقی است. آنها خودخواهانه رفتار میکنند. مرز را میبندند، درها را قفل میکنند. وقتی مردم میبینند که ما در آینده سرمایهگذاری میکنیم، برعکس رفتار میکنند، بیرون میآیند، مشارکت میکنند، میخواهند وارد شوند.
مائو دیدگاه متفاوتی به حوزه طراحی دارد و تأکید میکند: «پیام مثبت و خوشبین بودن امروز بسیار طراوتبخش و مهم است، به ویژه در مواجهه با حبابهای فیلتر الگوریتمی خشم و غضب که بسیاری را به بدبینی تبدیل کرده است، از جمله بخشهای بزرگی از طبقه خلاق. «اگر طراح هستید، مسئولیت شما الهام بخشیدن به مردم است. ما نمیتوانیم مردم را وادار به رفتن کنیم، فقط میتوانیم از آنها الهام بگیریم.»
مائو در فیلم درباره نقش مردم میگوید. شما نمیتوانید آنها را مجبور به انجام کارهای جدید کنید. راهی که ما جهان را تغییر خواهیم داد، از طریق رهبری، از طریق طراحی، از طریق الهام است. این فیلم نقش حیاتی دیگری هم ایفا میکند و آن آشکار شدن و آشکار کردن تناقضات نحوه فروش طراحی به عموم است. در این فیلم، یکی از سخنرانان پیشرو در طراحی، مائو را ستایش میکنند، در حد تبلیغات – اغلب بدون خاصیت. در فرهنگ فروشندگی به سبک WeWork و رسانهای طراحی که حتی پوچترین ادعاها را در مورد تأثیرات طراحی تکرار میکند، پیامرسانی پیرامون امکانات طراحی اغلب به سمت پدرگرایی غیرقابل لمس گروه کوچکی از نخبگان تغییر میکند.
مائو نقاط مختلفی را در پرترهای سرگرم کننده از استعدادهای نسلی که مهارت طراحی را به کمال رسانده است، به هم متصل میکند. این فیلم سؤالات واقعی در مورد این که چگونه مردم میتوانند ایدههای بزرگ در مورد چگونگی بهبود جامعه از طریق طراحی را خریداری کنند، ایجاد میکند. با این وجود، مثبت بودن و خوشبینی مائو امروزه بسیار مورد نیاز است و فیلم این روحیه را به تصویر میکشد. پیام مائو ساده است: شما باید جهان را آن گونه که میخواهید، طراحی کنید، چه در مورد کل کشور تجدید نظر کنید، چه به سادگی زندگی مورد نظر خود را طراحی کنید. در حالی که همه افراد این توانایی را ندارند که «فقط روی چیزی که دوست دارند، کار کنند»، همه ما – تا حدی – توانایی انتخاب مسیر خود را داریم. چه برای تغییر زندگی خودمان و چه برای خرید جمعی برای حل بزرگترین مشکلات جهان، طراحی میتواند برای همه چیز اعمال شود.
- نویسنده : منوچهر جهانی
Friday, 22 November , 2024