فصل دوم سریال «نون خ» ساخته «سعید آقاخانی» زیبایی‌هایی جغرافیایی غرب کشور را در قاب تصویر به نمایش می‌گذارد و همزمان فرهنگ و پوشش و آداب و رسوم آن منطقه را بر بستر قصه‌ای شیرین و طنازانه به مخاطب معرفی می‌کند. برای بیننده‌ای که از تماشای لوکیشن‌های تکراری آپارتمان‌های پایتخت خسته شده؛ تماشای سریال‌های غیرتهرانی و بومی مثل «پایتخت» و «نون خ» تجربه‌ای لذت‌بخش محسوب می‌شود.

به گزارش مکریان بوکان آنلاین؛ فصل دوم سریال «نون خ» ساخته «سعید آقاخانی» زیبایی‌هایی جغرافیایی غرب کشور را در قاب تصویر به نمایش می‌گذارد و همزمان فرهنگ و پوشش و آداب و رسوم آن منطقه را بر بستر قصه‌ای شیرین و طنازانه به مخاطب معرفی می‌کند. برای بیننده‌ای که از تماشای لوکیشن‌های تکراری آپارتمان‌های پایتخت خسته شده؛ تماشای سریال‌های غیرتهرانی و بومی مثل «پایتخت» و «نون خ» تجربه‌ای لذت‌بخش محسوب می‌شود.

*جماعتی که همیشه با هم هستند

در اغلب سکانس‌های سریال «نون خ۲» با میزانسن‌های شلوغ و پرجمعیت طرف هستیم که اداره آنها نشان از تسط سعید آقاخانی در حوزه کارگردانی دارد. کمتر سکانسی از سریال را می‌توانید پیدا کنید که کمتر از سه چهار نفر داخل قاب باشند. این نکته تصمیم آگاهانه برآمده از نوع نگاهی است که مولف نسبت به جغرافیای داستانش دارد. «نون خ۲» یک سریال شخصیت محور نیست و دوربین ترجیح می‌دهد به جای سرک کشیدن به زندگی تک تک آدم‌ها، گروهی از مردمان آن روستا را دنبال کند. دقت کنید که بیشتر تصمیم‌ها به صورت گروهی گرفته و اجرا می‌شود و اشخاص به صورت انفرادی دست به کاری نمی‌زنند. سکانس افتتاحیه سریال با صحنه غذای نذری مرحومه «مه لقا» آغاز می‌شود که نشان می‌دهد تعداد زیادی از اهالی روستا در یک خانه دور هم جمع شده‌اند. پس از آن خانواده‌ها را در سکانس‌های مختلف مثل رفتن به خانه مهیار، تعقیب او در کوه، پنهان شدن در گودال، خوردن صبحانه در کافه  … به صورت گروهی در کنار هم می‌بینیم.

سریال تلویحا به این نکته اشاره می‌کند کردها در غم و شادی کنار هم هستند و هرگز یکدیگر را تنها نمی‌گذارند. نکته جالب این است که این اتحاد و همدلی حتی در رقص کردی هم منعکس شده است. چون جزو معدود رقص‌های سنتی است که انسان‌ها دست در دست هم و به صورت حلقه‌وار حرکات موزون را انجام می‌دهند.

نقطه اوج همدلی و همراهی مردم را در سکانس‌های مربوط به زلزله می‌بینیم که مردم زیر چادر جمع شده و همزمان با دیدن اخبار تلویزیون بابت مرگ هموطنان‌شان سوگواری می‌کنند. ضمن این که در ماجرای برپا کردن چادر نیز همه با هم همکاری می‌کنند تا سقفی موقت برای بازماندگان زلزله مهیا شود. در همان قسمت نوری پس از وقوع زلزله می‌گوید: «در خونه من به روی همه باز است.»

این سکانس‌ها ادای دین کارگردان به افرادی است که در زلزله غرب کشور، جان و مال‌شان را از دست داده‌اند. آقاخانی می‌خواهد یک زخم نه چندان کهنه را یادآوری کند و بگوید بسیاری از مردمان نجیب غرب کشور در شرایط پس از زلزله هنوز از داشتن سرپناهی مطمئن محروم هستند.

*کنایه‌های نیشدار «نون خ»

با آن‌که سریال «نون خ۲» لحظه‌های بامزه زیادی دارد؛ ولی این اثر را نمی‌توان با قطعیت در ژانر کمدی جای داد. درست‌ترش این است که بگوییم با یک سریال اجتماعی طرف هستیم که اتفاقاتش را با لحنی شیرین روایت می‌کند. موقعیت‌های کمدی بسیار کنترل شده هستند و در آنها کسی تلاش اضافه برای خنداندن مخاطب نمی‌کند. طنزی که آقاخانی برای این سریال انتخاب کرده؛ اگر چه منجر به قهقهه مخاطب نمی‌شود ولی در عوض نیشدار و گزنده است. در سکانسی که هیات داوران «جشن انار» دارند جوایز را تقسیم می‌کنند کاملا پیداست که تصمیم‌هایشان نه بر اساس عدالت که بر پایه مصلحت‌اندیشی گرفته می‌شود. این سکانس کنایه‌ای به داوری‌های جشنواره فیلم فجر می‌زند و حتی از جایزه انار معناگرا هم نام می‌برد!

نوری پس از آنکه قرض طلبکارانش را می‌دهد به دخترش می‌گوید: «هیچ وقت به چینی‌ها پول قرض نده. چون همه‌شون شبیه به هم هستن». این سکانس از آنجا که احتمالا روابط خارجی برخی کشورها با چین را زیر سوال می‌برد، در فضای مجازی بسیار مورد توجه قرار گرفت. آن سکانسی که خواهر زاده نوری در مجلس ختم درباره «دوغ» و «نوشابه» از مهمانان سوال می‌پرسید و بدون توجه به جواب برایشان «دوغ» می‌ریخت هم خیلی بحث برانگیز شد. آنجا سریال داشت از موقعیت‌های حرف می‌زد که انسان‌ها در آن حق انتخاب ندارند.

*دروغ بگوییم لو می‌رویم

بیشتر لحظه‌های خنده‌دار سریال از جنس «کمدی موقعیت» هستند. خواستگاری صوری وضعیتی را برای شخصیت‌ها ایجاد می‌کند که چهره‌ای غیر واقعی از خودشان ارائه دهند. اختلاف میان مردها برای این که کدامشان به خواستگاری زورکی برود از طرفی بامزه است و از طرف دیگر اوج تنگدستی و گرفتاری آنها را نشان می‌دهد. تغییر رنگ مو در لحظه آخر و جابجایی «داماد» هم شدت طنزآمیز بودن این موقعیت را بیشتر می‌کند. کارگردان در همین سکانس‌های کمیک نیز بار دیگر اخلاق‌مدار بودن شخصیت‌هایش را یادآوری می‌کند. مثلا در میزگردی که برای رفتن به خواستگاری صوری تشکیل شده، یکی از کردها می‌گوید ما چون آدم‌های راستگویی هستیم اگر بخواهیم در خواستگاری نقش بازی کنیم زود لو می‌رویم.

در بین شخصیت‌ها سه نفر از بقیه طنازتر هستند. اولی سعید آقاخانی که نقش مردی خونسرد و بی‌خیال را بازی می‌کند. او زندگی را سخت نمی‌گیرد و سعی دارد در کمال آرامش مشکلاتش را رفع و رجوع کند. بزرگترین مشکل زندگی آقای نورالدین خانزاده دامادهای بی‌کفایتی هستند که هر روز گرفتاری جدیدی برای او درست می‌کنند. هنگام دیدن کارهای نوری نگارنده دیالوگ جالب همین شخصیت را زیر لب تکرار می‌کند که «آی باریک الله»!

پاشا جمالی یکی از این دامادهای بانمک است که نقش مهمی در افزایش بار طنز سریال دارد. او شبیه به همین نقش را در سریال «شهرزاد»  هم بازی می‌کرد. با این تفاوت که آنجا خواستگار بود و اینجا تشکیل خانواده داده است. مهیار دامادی کندذهن و ساده‌لوح است که به قول خودش می‌خواهد روی پای خودش بایستد.

سومین شخصیت بانمک سریال هم «روناک» خواهرزاده نوری است که نقشش را «صحبا شرافتی» بازی می‌کند. او دختری جدی و عبوس است که به همه چیز و همه کس دیدی بدبینانه دارد. خشونت او در لحظه‌ای که با چوب به سر «سلمان» زد، یکی از شوخی‌های خوب سریال بود.

فصل دوم سریال «نون خ» اگر از این شخصیت‌های بامزه زیادتر داشت، جذابیت بیشتری پیدا می‌کرد. قصه‌های فرعی سریال حول محور سه چهار نفر از شخصیت‌ها شکل می‌گیرد و بقیه حضور پر رنگی در روند وقایع ندارند. وقتی این سریال را با مجموعه «پایتخت» مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم که آنجا تعداد بیشتری از آدم‌ها به مخاطب شناسانده می‌شوند. ولی در سریال «نون خ۲» در سکانس‌هایی که این سه نفر نیستند ضرباهنگ شوخی‌ها دچار افت می‌شود.

*بایدها و نبایدهای لهجه

هر بار که سریالی درباره قومیت‌های ایران روی آنتن رفته، صدای اعتراض عده‌ای بلند شده که لهجه شخصیت‌ها ایراد و اشکال دارد. واقعیت این است که این ایراد و اشکال را فقط افراد بومی که در آن منطقه خاص زندگی کرده‌اند متوجه می‌شوند. ضمن این که اگر بازیگرها بخواهند با لهجه غلیظ بومی صحبت کنند، مخاطب سراسری سریال متوجه معنا و مفهوم جملات نمی‌شود. بنابراین شیوه منطقی‌اش این است که همه به حداقلی از لهجه قناعت کنند و سطح توقع‍شان را مقداری پایین بیاورند. نمی‌شود از بازیگری که در تهران به دنیا آمده و همان‌جا بزرگ شده انتظار داشت لهجه و گویش را بدون کم و کاست مثل مردم بومی یک منطقه صحبت کند. ضمن این که باید مساله مهاجرت به دیگر شهرهای ایران را هم در نظر گرفت که باعث شده لهجه اصیل بسیاری از مردمان بومی دستخوش تغییر و تحول شود. دوستی تعریف می‌کرد چهار برادر کرد را می‌شناسد که به شهرهای دیگر مهاجرت کرده‌اند و حالا لهجه کردی هر کدام متفاوت از آن یکی است. در سریال «نون خ» ترکیبی از بازیگران بومی و غیر بومی کرد حضور دارند. سعید آقاخانی و سیروس میمنت به ترتیب متولد شهر بیجار و کرمانشاه هستند و لهجه آن خطه را خوب می‌شناسند. برخی از بازیگران مثل میرطاهر مظلومی و شقایق دهقان نیز چون تسلطی روی لهجه آنجا ندارند بدون لهجه حرف می‌زنند.

*سوء تفاهم‌های اخلاقی

تمرکز سریال «نون خ۲» بر روی ویژگی‌های مثبت اخلاقی مردمان کرد همچون مهمان‌نواز، جوانمردی، اتحاد و مهربانی آنهاست. در طول سریال کمتر اتفاق افتاده که شاهد توهین یا تمسخر شخصیت‌ها نسبت به یکدیگر باشیم. نوری خانه‌اش را می‌فروشد تا بتواند بدهی‌های دامادش را بدهد و از زیر دین بقیه خارج شود. او با آنکه وضع مالی خوبی ندارد، در مراسم ختم همسرش سفره رنگینی پهن می‌کند. رابطه نوری با دخترانش بسیار محترمانه و محبت‌آمیز است.

در یک قسمت جر و بحث نوری و سلمان را شاهد هستیم. نوری زمانی که می‌خواهد جواب کنایه سلمان را بدهد به او می‌گوید «حیف که پشتت آدم وایستاده». یعنی نوری آن قدر برای سلمان حرمت قایل است که حاضر نمی‌شود در جمع به او چیزی بگوید.

پس از پخش قسمت اول این سوء تفاهم پیش آمده که مهیار تصمیم به تجدید فراش گرفته و سراغ زن دوم می‌گردد. با افشای ماجرای «خواستگاری صوری» مشخص شد که همه این کارها صرفا برای کسب درامد بوده است. پدر داماد (عمو کاووس) که از دروغگویی پسرش عصبانی شده بود خودش به مجلس خواستگاری رفت و حقیقت را با خانواده عروس در میان گذاشت.

بیشتر آدم‌های سریال انسان‌هایی خونگرم و باصفا تصویر شده‌اند و غالبا نقطه ضعف اخلاقی برجسته‌ای ندارد. یکی از نقاط ضعف‌شان این است که «دهن لق» هستند و رازهای دیگران را در چشم به هم زدنی جار می‌زنند. در یک سریال هر کدام از شخصیت‌ها رنگ آمیزی خاصی دارند؛ بنابراین نمی‌توان انتظار داشت که همگی پاک و معصوم و بدون خطا باشند.

اخلاق مدار بودن شخصیت‌ها در دیالوگ‌های سریال چندین بار تکرار می‌شود که این مساله بازگوکننده فرهنگ غنی و ارزشمند قوم کرد است. مثلا تکرار این جملات که همه جای دنیا با مادرهاست، من یک کرد متعهد به خانواده‌ام (نوری)، مادر آه بکشد زندگی‌ات را می‌سوزاند

تا حالا پیش نیامده که سریالی غیرتهرانی در لوکیشنی ساخته شود و عده‌ای از اهالی آن لوکیشن ساختار و محتوایش را زیر سوال نبرند. این واکنش‌ها به این خاطر شکل می‌گیرد که تعداد سریال‌های بومی و محلی ما بسیار اندک بوده و مخاطبان انتظار دارند در یک اثر نمایشی همه حرف‌های ناگفته بیان شود. هنگامی که فصل اول سریال «پایتخت» روانه آنتن شد، واکنش برخی مازندرانی‌ها و گلستانی‌ها خیلی تند و تیز بود. اما به تدریج مردم به حسن نیت گروه سازنده «پایتخت» پی بردند و فهمیدند که هدف سریال پرداختن به جذابیت‌های فرهنگ و جغرافیای خطه شمال کشور است و نه تخریب آن.

اگر شدت اعتراض‌ها از حدی بگذرد، ممکن است هیچ کارگردانی جرات نکند دوربینش را به خارج از تهران ببرد. زمانی که سریال «در مسیر زاینده رود» ساخته شد، حسن فتحی به خاطر برخی واکنش‌ها اعلام کرد دیگر حاضر نیستم در شهر اصفهان سریالی بسازم. جالب است که از آن تاریخ تا کنون هیچ کارگردان شاخص دیگری برای فیلمسازی و سریال‌سازی به اصفهان نرفته است.

*نقش دراماتیک انار

استان‌های کردستان و کرمانشاه با داشتن جاذبه‌های گردشگری متنوع، در حوزه جذب گردشگر داخلی و خارجی نتوانسته‌اند به جایگاه واقعی که استحقاقش را دارد برسند. سریال‌های نمایشی ظرفیتی را ایجاد می‌کنند که فرهنگ و تاریخ و آداب و رسوم یک منطقه بیش از پیش به مخاطبان میلیونی تلویزیون معرفی شود. یکی از انگیزه‌های استانداری کرمانشاه برای حمایت از سریال «نون خ۲» توجه به همین مساله بوده است.

 سریال «نون خ» در فصل اول خود به محصول مهم استان کرمانشاه یعنی «تخمه» پرداخت و در فصل دوم تلاش مردم آنجا برای تولید محصول «انار» را به نمایش گذاشت. خیلی از مخاطبان پیش از این نمی‌دانستند که مراسمی به نام «جشن انار» وجود دارد که همراه با ضیافت رنگ و رقص و موسیقی برگزار می‌شود. سالانه هزاران نفر برای دیدن مراسم «گلاب‌گیری» به کاشان سفر می‌کنند و مراسم «جشن انار» کرمانشاه هم در صورت معرفی به همان اندازه می‌تواند گردشگرپذیر باشد.

در این سریال میوه «انار» به عنوان یک عنصر دراماتیک مورد توجه قرار گرفته است. زنان روستا با تولید «رب انار» کسب درآمد می‌کنند؛ شیرین نقاشی «انار» را روی تابلو می‌کشد و به مردم می‌فروشد. همچنین مردم روستا زندگی‌شان را مدیون انار و جشن مربوط به آن هستند. چون مردم به خاطر «جشن انار» از خانه بیرون آمدند و از خطر زلزله نجات پیدا کردند.

علاوه بر این سریال با نمایش تصاویری از بیستون، طاق بستان، آبشار پیران و اورامانات هر بیننده‌ای را وسوسه می‌کند که سری به این اماکن بزند و از تماشای زیبایی‌هایشان لذت ببرد.

انتها/

  • نویسنده : احسان رحیم‌زاده