موکریان بوکان آنلاین | هاشم شیخ احمدی؛ علم نور و روشنائی و معلّم تاباننده این نور در تاریکی دل مشتاقان معرفت است که در راه رسیدن به حقیقت قدم بر می‌دارند و از این رو از جایگاهی بس بلند و رفیع برخوردار می‌باشد. معلمین در دیدگاه وآموزه های اسلام، دارای حقوقی هستند که به اختصار […]

موکریان بوکان آنلاین | هاشم شیخ احمدی؛ علم نور و روشنائی و معلّم تاباننده این نور در تاریکی دل مشتاقان معرفت است که در راه رسیدن به حقیقت قدم بر می‌دارند و از این رو از جایگاهی بس بلند و رفیع برخوردار می‌باشد. معلمین در دیدگاه وآموزه های اسلام، دارای حقوقی هستند که به اختصار به چند مورد اشاره میکنیم:
۱.آموزگار به منزله مولای انسان: پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: هر کس به شخصی مساله‌ای بیاموزد، بزرگش می‌گردد. وحق امرونهی اورا دارد.
یعنی دانش‌آموختگان باید مطیع اوامر و نواهی معلّمان باشد.
۲. فروتنی در برابر معلّم: پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «در برابر دانشمند فروتنی کنید و او را بالا ببرید…
عبدالرحمن سلمی، سوره حمد را به یکی از فرزندان امام حسین (علیه‌السّلام) آموخت، پس چون فرزند سوره حمد را برای پدر تلاوت نمود، امام حسین (ع) هزار دینار طلا به او عنایت کرد، وقتی خواستند در این‌باره با آن حضرت بحث و گفتگو کنند، فرمود: بخشش من کجا می‌تواند با عطای او یعنی آموزش او برابری کند.»

آموزش در کشورهای مختلف از قرن ها پیش، یک امر انحصاری و خصوصی بوده و با هزینه ی شخصی انجام میشد و به همین دلیل، تنها طبقات مرفه و ثروتمند جامعه، حقِ برخورداری از آموزش و باسوادشدن داشتند و اقشار ضعیف و فرودست جامعه، نه اجازه ی باسواد شدن داشتند و نه توانایی خرید خدمات آموزشی! مسئولین امر آموزش هم معلمان خصوصی، کلیساها و… بودند که تنها به طبقات خاصی آموزش میدادند. از قرن ۱۸، اروپاییان به اهمیت وجود نیروی انسانی متخصص برای یک کشور و تاثیر آموزش در توسعه ی آن پی بردند و بدنبال آن، آموزش به امری دولتی و همگانی تبدیل شد و به سراسر جهان گسترش پیدا کرد.
آموزش رایگان دولتی، به دلیل تاثیر در توسعه ی هر کشور و کشف استعدادهای آن، جلوگیری از ایجاد طبقه بندی اجتماعی در جامعه و افزایش عدالت اجتماعی، موافقان زیادی دارد و برخی از سیاستمداران هم به آموزش به عنوان سلاحی مهم درجهت پیشبرد سیاست های کلانشان مینگرند.
یکی از سخنان مشهور نلسون ماندلا، رهبر کنگره ی ملی افریقا عبارت است از: آموزش قدرتمندترین سلاحی است که با آن میتوانیم دنیا را تغییر دهیم.
اکنون اهمیت آموزش در سطح جهان در حدی است که گزارش توسعه جهانی سال ۲۰۱۸ را به موضوع آموزش و بحران های آن اختصاص داده اند و مقوله آموزش عملاً تبدیل به یک دغدغه جهانی شده است.
نظام‌های آموزشی در سراسر جهان نقشی کلیدی در توسعه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشورها ایفا می‌کنند. اما با این حال، برخی از کشورها به دلایل مختلف همچون نبود منابع کافی، عدم تمرکز بر مهارت‌های کاربردی، نبود معلمان حرفه‌ای یا سیستم مدیریتی ناکارآمد، نظام‌های آموزشی ضعیف و نامناسبی دارند.
امروزه کمتر کشوری پیدا می شود که به عدالت آموزشی توجه نداشته‌باشد و به هزینه‌های آموزش به‌عنوان مخارج اضافی بنگرد. وقتی که در بسیاری از کشورهای جهان هزینه کردن برای آموزش را، سرمایه‌گذاری می دانند و آن را مهم ترین سلاح برای توسعه کشور از جوانب مختلف می دانند، اما در کشور ما آموزش و پرورش در زمره ی ( دستگاه های مصرفی و هزینه بر) طبقه بندی می شود، دیگر باید هم انتظار داشت که در میان ۷۶ کشور، ایران رتبه ۵۱ را به دست بیاورد.
همچنین ایران یکی از معدود کشورهای آسیایی است که سنجش ملی ندارد و هیچ سامانه‌ای برای سنجش ملی وجود ندارد. در طول سال‌هایی که ایران در آزمون بین‌المللی پرلز شرکت کرده است وضعیت ایران همیشه از حد متوسط پایین‌تر بوده است و از هر سه دانش‌آموز ایرانی، یک نفر به کف یا حداقل یادگیری نمی‌رسد.
سرانه دانش آموزان ایران، ۶۰۰ دلار است. در حالی که میانگین سرانه دانش آموزان کشور‌های جهان، ۹۳۱۳ دلار است. یعنی در سایر کشورها، دولت ۱۵ برابر بیشتر از ایران، هزینه صرف دانش آموزانش میکند. رقمی که اوج بی توجهی درکشورمان را، نسبت به مقوله آموزش و پرورش نشان می‌دهد. جالب است بدانید که سرانه دانش‌آموزان ایرانی، حتی از کشور‌های آفریقایی که اخرین رتبه‌های مدارس جهان هستند نیز کمتر است. مثلا آفریقای جنوبی سالانه به ازای هر دانش‌آموز ۳۳۷۱ دلار هزینه میکند؛ اما در ایران سرانه هر دانش‌آموز فقط ۶۰۰ دلار است.
با اینکه یکی از بند‌های برنامه ششم توسعه، ارتقای جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی است و در قانون اساسی کشورمان هم به آموزش رایگان تاکید زیادی شده است، اما در سال نودوهشت، ۱۳/۹ درصد از بودجه عمومی کشور، به وزارت آموزش و پرورش تعلق گرفت؛ در حالی که این بودجه در بسیاری از کشور‌ها حداقل بین ۲۰ تا ۲۵ درصد از اعتبارات کشور را شامل می‌شود. بنا به نظر مسئولین، همین بودجه اندک هم همیشه با یک سوم کسری بسته می‌شود؛ به طور مثال در سال ۹۸، با کسری ۱۵ هزار میلیارد تومانی روبرو بود.
کشورهای دارای نظام آموزشی بد، با چالش‌های بزرگی مانند کمبود بودجه، زیرساخت‌های آموزشی ناکافی و نابرابری در دسترسی به آموزش مواجه‌اند. این مشکلات منجر به کاهش سطح یادگیری و عدم توانایی دانش‌آموزان در الگوپذیری ازمعلمان و ارزشهای مورد پسند ملی خود شده وعواملی همچون میزان بی سوادی نهان ، نرخ ترک تحصیل و کیفیت کار معلمان وروابط بین گروهی دانش آموز ومعلم را به دلیل ساختار لرزان و آسیب پذیر، سست و گسستنی و آسیب زا می نماید.
آموزش وپرورش ایران و الفبای فراموش شده حقوق معلم:
این روزها که حرف همه حرف حق و حقوق است باید سری به جامعه معلمان پای تخته بزنیم که آموزش هزاران دانش آموز را به دست آنان سپرده ایم و یادمان رفته است که باید براساس «منشور حقوق و مسئولیت‌های معلمان» به آنان نیز توجه ویژه ای بشود، حقوقی که سال هاست خاک می خورد و رعایت نشدن آن پای خیلی از وزیران را هم به بهارستان می کشاند.
به این ترتیب براساس این منشور ضمن هدف‌گذاری برای حمایت حقوقی از معلم، سطح انتظارهای جامعه و معلم از یکدیگر تعریف و تنظیم می‌شود. اما این موضوع مورد غفلت قرار گرفته است.

یکی از دلایل تاثیرگذار نبودن بحث صیانت حقوق معلم، ناشی از آگاهی نداشتن آنان نسبت به حق و حقوقشان است.
معاونت حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش درحالی «منشور حقوق و مسئولیت‌های معلمان» را تدوین کرده که کمتر کسی با چنین عنوانی آشناست و اعتراض های زیاد معلمان در سال های اخیر اجرا نشدن این منشور را پررنگ تر می کند. باید بدانید که منشور حقوق معلمان در ۲۴ ماده و مسئولیت‌های آنان در قالب ۱۴ بند با بررسی واقعیت‌ها و آسیب‌شناسی و با توجه به آرمان‌های برگرفته از مدل جامع ای از سیمای آموزش و پرورش در آینده کشور تدوین شده است. این منشور همچنین با تکیه بر مطالعات چهار گروه کارشناسی به بررسی حقوق و تکالیف معلمان در قالب منابع اسلامی توجیه نامه ها و اسناد بین المللی، قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور و نتایج نظرسنجی از گروه های مرتبط با تعلیم و تربیت تنظیم شده است.

چرا کوچکترین تخلف معلمان در ایران رسانه ای میشود اما دهها و صدها وبلکه هزاران بی حرمتی به جایگاه وحریم مقدس شغل معلمان کوچکترین بازتاب رسانه ای ندارد؟
چرا هیچ کس آنچنان که در خور تخلف و سرپیچی اوست بخاطر بی حرمتی به معلمان جزای قانونی متوجه او نمیشود؟
دلیل اول مربوط به همان دومورد فوی یعنی بر روی کاغذ ماندن و خاک خوردن منشور حقوق معلمی در همان راهروهای بهارستان و وزارت آموزش وپرورش است و علت دوم همان عدم آگاهی بخش عظیمی ازمعلمان از حقوق قانونی خویش.
اما چند مولفه مهم وتاثیر گذار دیگر هم مزید بر بی حریم ماندن و آسیب پذیر شدن حرفه معلمی و پایمال شدن حقوق معلمان است که مهمترین آنها فقدان تشکلهای صنفی وحقوقی مستقل و سندیکای معلمان برای دفاع از معلمان در حین رویدادهای ناخواسته و خارج از کنترل است. تمام مشاغل واصناف دراین زمینه از معلمان جلوتر هستند. پرستاران، پزشکان ، رانندگان، مهندسان وحتی نانوایان و تاکسی داران تشکل کارا دارند و بارها فردی از این اصناف حین روبرو شدن با مشکل فورا مورد حمایت تشکل مربوطه قرار گرفته و صیانت حقوقی و مدنی از او شدت است. اما معلمان به دلیل یک‌تصور غلط وباور ناپسند در اجتماع تقدس کاذب پیدا کرده و کوچکترین اشتباه از آنان انقدر انگشت نما و تخلف نابخشودنی تلقی میشود که باهزینه بسیاری برای عموم جامعه فرهنگیان تمام میشود.
اگر این تصور غلط عمومی حقییت دارد معلمان افراد ویژه و دارای جایگاه دوراز لغزش وخطا هستند ، چرا عموم مردم اجتماع نگرش تحقیر آمیز وفراتر از تشر را به جامعه فرهنگیان ازریشه نمی خشکانند.
تلخ تر ازهرچیز این است معلمان درایران تاوان درست زندگی کردن وفاصله گرفتن از آن نوع زندگی را می پردازند که در آن بجای تعقل میزان سرمایه وپول موجود درحساب افراد مدیر زندگی و الگوی رفتار شده است.
زندگی سنجیده و منظم معلمین و پرهیز از الگوی صرف سرمایه داری درایران اگر باعث ضعف پایگاه اقتصادی و اجتماعی هم شده اما چیزی از کمال و فضائل معلمین نکاسته است.
مساله دیگر در مورد حقوق فراموش شده معلم در نظام آسیب پذیر و ناکارآمد فعلی آموزش وپرورش این است که صیانت حقوقی و قضایی از مدارس در هیچ جای قانون توسط قانونگذار گنجانده نشده است. اگر نگاه کنیم با یک بررسی کوچک آمار بلند بالایی از توهین، تحقیر، درگیری فیزیکی واهانت به معلمان و خصوصا کادر اجرایی مدارس هر روز در گوشه وکنار کشور روی میدهد اما آبرومندی ، ارزش مند بودن شخصیت هتاک ترین فرد در مدارس برای معلمان، خانوادگی فرض نمودن دعواها در مدارس، اعتقاد وایمان راسخ به اصل گذشت و….. باعث شده هیچ یک از گستاخی ها و هنجار شکنی های متوجه معلمان و حریم مدارس نه رسانه ای شود و آبروی صنف و فرد و جریان خاصی به ارزانی گذاشته شود ونه حقوقی برای نهادهای دیربط دردسر و کار بی مورد ایجاد شود.
حادثه رخ داده در مدرسه ای در سنندج قبل ازاینکه توسط قانون گذار و نهادهای ذیصلاح واکاوی و بررسی دقیق شود فورا درجهان رسانه وافکار عمومی محکمه مجازی تشکیل ورای به تنفیر و تنبیه معلم داد. بی خبری مسئولان مافوق آموزش وپرورش از بندهای منشور حقوق معلم و بیسوادی رسانه ای آنان هم مزید بر علت وپاشیدن بنزین بر آتش تحریک غلط افکار عمومی گردید.
در هیچ نظام عرفی وحقوقی مثل افکار عمومی ورسانه ای ایران فورا با جهت گیری غلط و فضاسازی دست قانون گذار و مجری قانون برای کشف حقیقت مشکلات ورخدادها با آدرس دادن غلط و سفسطه و تعجیل در تصمیم بسته نمیشود.
اصلا رسانه ها قانونمند و ضابطه دار هستند و برخی حیطه ها به سبب تاثیر گزاری بر افکار و فضای جامعه اگر خط قرمز نیستند اما خط قرمزهایی دارند. ازجمله حریم آموزش وپرورش، که باکمال تاسف درایران نه تنها دیوار مدرسه ومعلم ازهمه جا کوتاه تر بلکه در واقع فاقددیوار وحاشیه امن است.
پدر ومادری که نقش الگوو راهنما در تربیت فرزندان خویش را به سبب فقدان فلسفه تعلیم وتربیت خانوادگی ذهنی از دست داده و تنها چیزی که به آن فکر نمیکند کنش و واکنش رفتاری فرزند خود در برابر جمع، افزایش بینش روز برای زندگی پر از رمز وراز امروزی و مسئولیت متقابل خودوفرزندش در کوچکترین رابطه اجتماعی است با همین ایده فرزندش را روانه مدرسه مینماید و این تلقی که مدارس چون دولتی هستند هر کس هر رفتاری هم داشته باشد ولو مجرمانه و آسیب زا ،احدی از مسئولین مدرسه حق برخورد با اورا ندارند . این موضوع دانش آموزان را درکنار آن عوامل کلان که در بخشهای قبل اشاره کردیم نسبت به حق معلمان بی توجه وغیر پاسخگو بار میآورد ونتیجه این میشود کوچکترین حرکت معلمان تخلف تلقی و مردم حق به جانب وارد کارزار تاختن بر حریم معلم ومدرسه میشوند. اگر مردم واجتماع با این رویه فعلی و با جهالت مدرن که در آن فقط حق خود را میبینند با مدارس و جامعه فرهنگیان رفتار کنند تقاص خواهند داد واول ازهمه فرزندان عاصی شان، اولیا را له میکنندوبعدخود.

  • نویسنده : هاشم شیخ احمدی