باز هم حیف و میل و هدر دادن بودجه شهرستان به دورهمی نورچشمی‌ها موکریان بوکان آنلاین | در فضای آشفته‌ و لبریز از انواع بی‌اخلاقی‌ها و موج‌سواری‎های کوتوله‌های نورچشمی برخی از مسئولان و مدیران دولت سیزدهم، خبر برگزاری جشنواره‌ اتودهای نمایشی بوکان با حضور نام‌آوران سینمای کشور؟! دروغی بیش نیست و فقط برای پر کردن […]

باز هم حیف و میل و هدر دادن بودجه شهرستان به دورهمی نورچشمی‌ها

موکریان بوکان آنلاین | در فضای آشفته‌ و لبریز از انواع بی‌اخلاقی‌ها و موج‌سواری‎های کوتوله‌های نورچشمی برخی از مسئولان و مدیران دولت سیزدهم، خبر برگزاری جشنواره‌ اتودهای نمایشی بوکان با حضور نام‌آوران سینمای کشور؟! دروغی بیش نیست و فقط برای پر کردن یک سالن کوچک ۱۰۰ نفره و فریب افکار عمومی و علاقه‌مندان هنر است، زیرا هیچ یک از هنرمندان برجسته تئاتری منطقه و اعضای انجمن هنرهای نمایشی استان آذربایجان غربی و حتی انجمن هنرهای نمایشی شهرستان بوکان هم حاضر نبوده و نیستند که در این رویداد کم ارزش و بدون خروجی با این افراد فرصت‌طلب همراهی و همکاری نمایند و اصلا به این جشنواره دورهمی نمی‌روند.

اکنون نیازمند امید و امیدآفرینی در جامعه هستیم، مهم‌ترین نیاز امروز جامعه، امید به آینده و نشاط است ایجاد این فضا و تزریق نشاط در جامعه یکی از وظایف مهم هنرمندان است. هنرمندان باید از شرایط فعلی به عنوان یک فرصت استفاده کرده و همه سعی و تلاش خود را در این موقعیت برای ایجاد شادی‌ و امیدآفرینی در جامعه به کار گیرند تا با یاری گرفتن از قدرت هنر بتوانند در آگاهی‌بخشی به مردم نقش مهمی داشته باشند.

اما این در حالی است که دولتمردان دولت رئیسی از سال گذشته و حتی با وجود انتقادات فراوان بر روند ضعیف و مسئله‌دار برگزاری پرابهام این به اصطلاح جشنواره تئاتر حاضر نبوده‌اند که هیچ گونه شفاف‌‌سازی و روشنگری از وضعیت مالی و میزان بودجه و پول‌های دریافت شده به نام این جشنواره و حمایت‌هایی که به جیب چه کسانی رفته است، کوچکترین توضیحی ارائه بدهند! در کنار سکوت و بی‌تفاوتی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان غربی این‌ موضوع وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانیم، باعث و بانی این وضعیت تأسف بار، روابط دوستانه رئیس اداره ارشاد شهرستان و دبیر جشنواره مدنظر است. از همان طیف همسویی که باز هم در همین ۳ سال بر مصدر مدیریت بوده‌اند!

در سال‌های اخیر به دلیل بحران جدی در مدیریت اداره فرهنگ و ارشاد بوکان و انسدادهای عحیب و غریب به وجود آمده در سایه افراد نالایق، بعید است که فرهنگ و هنر شهرستان بوکان دیگر حال و روز خوشی را تجربه کند. ریاست طلبی و اعمال سلیقه و دهن‌کجی به هنرمندان و این گونه برخوردهای غرض‌ورزانه و تصمیم گیری‌های ناشیانه، اشتباهات کوچکی نیست، اشتباهات مهم و استراتژیکی هستند که فرهنگ و هنر را به خاک سیاه می‌نشاند. هیچ کلیدی بهتر از صداقت، تعامل و گفت‌وگو و ارتباط با هنرمندان و منتقدان دلسوز این عرصه نمی‌تواند قفل‌های زنگ زده و بسته فرهنگ و هنر را باز کند.

شما با صرف این همه بودجه و پول و سوء استفاده از امکانات دولتی و ظرفیت‌های متعدد شهرستان بوکان، جشنواره‌تراشی می‌کنید، جشنواره‌ای ضعیف و بی‌ربط را برگزار می‌کنید که حتی هنرمندان باسابقه تئاتر هم حاضر نیستند به آن پای بگذارند، وقتی که هنرمندان و دلسوزان در تئاتر هیچ نقش و جایگاهی ندارند، در وهله اول ضررش متوجه شماست، این مصداق آشکار خساراتی است که انگاری تعمداً می‌خواهید بر جای بگذارید! به نظرتان در حال حاضر نسبت تئاتر با جامعه چیست؟ تئاتری که نیازهای اصلی جامعه‌اش را نفهمد و درک نکند، حضورش به چه دردی می‌خورد؟ مدیران با چه هدفی می‌آیند و می‌روند؟ و نسبت آن‌ها با تئاتر چیست؟

عرصه فرهنگ و هنر شهرستان بوکان سال‌هاست که از سوء مدیریت شماها می‌نالد. مدیر عاقل و دغدغه‌مند پر از پرسش و کنشگری است و اما مدیری ناکارآمد و ضعیف و بی‌دغدغه پر از پاسخ است!! ریاست یک اداره فقط پست، مقام، صندلی، کت و شلوار پوشدن و استفاده شخصی از ماشین اداره نیست! به هر حال نباید سر شاخه نشست و بن آن را برید.

لطفا کمی دلسوز باشید با رفیق‌بازی و یکسویه‌نگری کار درست نمی‌شود. فرهنگ و هنر عرصه مهر ورزیدن و عشق است و منتقد، هنرش روشنگری و به رخ کشیدن بی‌تدبیری‌هاست. کسی که دلش برای اعتلای فرهنگ و هنر می‌تپد، هرگز این کارهای شما را نمی‌کند. واقعا چرا گوش مسئولان این حوزه علاقه‌ای به شنیدن خواسته‌ها و منویات به‌ حق منتقدان و تحلیلگران ندارد؟ همچنان پرسشی بدون پاسخ است و گویا از نقد فراری‌اند و به نقد و تحلیل و روشنگری هم اعتقادی ندارند.

آقای رئیس فرهنگی! جایگاه و منزلت تزئینی داشتن، به چه دردی می‌خورد؟! هنر دروغین، جشنواره دروغین، تأیید و تعریف و توصیف دروغین به چه کاری می‌آید!؟ شما با عملکرد گاهی به نعل و گاهی به میخ، آیا خودتان را فریب می‌دهید یا مردم و افکار عمومی را؟! بیایید توهمات و توقعات غلط را کنار بگذارید. مشکلات را ریشه‌یابی کنید و به جای عقده‌گشایی، ذهن و نگاه خود را بگشایید، پوسته سخن را بشکنید و مغز کلام را دریابید. چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.